نقش مشکلات اقتصادی در عدم استقبال از خرید بیمه بدنه
اندیشه پویا نوشت: برندهایی مانند ازکی که در صنعت بیمه فعالیت میکنند تلاش دارند تا با فعالیت در زمینهی آگاهیرسانی و نیز شفافیت سازوکارها، به بهبود و رشد زیرساخت و شاخصهای صنعت بیمه در ایران کمک کنند و برای این مشکلات روزمره راهکاری جویند. مرتضی علیزاده، راهبر محصول ازکی بر لزوم توجه و تمرکز بر وضعیت و سازوکار بیمهی بدنه خودرو وتاکید کرد و وجود انواع مختلف این خدمت بیمهای و جایگاه آن در صنعت بیمه را آسیبشناسی و از ورای این آسیبشناسی راهکارهایی نیز برای بهبود و گسترش ساختار بیمهای ارائه داد.
بیمه فرصتی است برای اندیشیدن به آینده و آمادگی برای مواجه شدن با بحرانهای احتمالی در آینده. وضعیت استفاده از بیمه در ایران به خصوص در بین بیمههای غیر اجباری مانند بیمهی بدنه را چگونه ارزیابی میکنید؟ ارتباط بین بیمهی بدنه به مثابه بیمهای غیر اجباری با وضعیت معیشتی و اقتصادی جامعه چگونه است؟
ضریب نفوذ بیمه در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان و به خصوص کشورهای توسعه یافته پایین است. این عدد در ایران حدود سه است، درحالی که در کشورهای در حال توسعه، میانگین این ضریب هفتونیم و در کشورهای توسعه یافته تا نه و یازده درصد هم میرسد. حالا در این فضای سه درصدی، بیشتر سهم را هم بیمههای اجباری مانند بیمهی شخص ثالث پر میکند. هرساله بهصورت میانگین بین 30 تا 40 درصد پرتفوی بیمه در کشور را بیمهی شخص ثالث تامین میکند. از طرف دیگر بیمهی بدنه هم حدود میانگین 10درصد پرتفوی بیمهی کشور را شامل میشود. این اعداد پیوند مستقیمی با وضعیت معشیتی مردم دارد. در جامعهی ما مردم بیشتر از آنکه به آینده بیندیشند و برای آینده سرمایهگذاری کنند، مشغول ساماندهی زندگی روزمره هستند و احتمالاْ به فکر آینده و احساس نیاز به داشتن خدمتی مانند بیمهی بدنه نباشند. این که چگونه باید این احساس نیاز بهصورت جدی بین مردم ایجاد شود ابعاد متفاوتی دارد. به واسطهی اجباری بودن خدمت بیمهای مانند بیمهی شخص ثالث، این احساس بین بخشهایی از مردم شکل گرفته است که بیمه خدمتی مفید برای زندگی من نیست و فقط به واسطهی اجبار باید هزینهای بابت آن پرداخت کنم. ما هنوز نتوانستهایم مفهوم بیمه و اهمیت و کاربرد آن را برای مردم تشریح کنیم. مردم ما زمانی به اهمیت بیمهای مانند بیمهی بدنه آگاه میشوند که دیگر خیلی دیر شده و به عنوان مثال فرد با ماشینش تصادف کرده است. آمار میزان خسارت بیمهایِ بیمهی شخص ثالث حدود 7 درصد و بیمه بدنه 15 درصد از نظر تعداد در سال است. افراد زمانی از بیمهی بدنه و خدمات و اهمیت آن آگاه میشوند که با احتمال دو درصد تصادف کنند و هزینههای مضاعف پرداخت خسارتهای ناشی از تصادفی که با خودرو داشتند، به مخارج گزاف زندگی اضافه شود. به این نکته هم توجه کنیم که افراد هر چه از بخشهای کم برخوردارتر جامعه باشند، کمتر به سمت استفاده از بیمه میروند و این درحالی است که این روند باید برعکس باشد. یک تصادف کوچک یا بزرگ و متعاقب آن بار هزینهای که بابت تعمیر خودرو به افراد وارد میشود، گاهی آدمها را در مدیریت زندگی و زیست روزمره عقب میاندازد و موجب میشود تا مدت زمان زیادی دچار جبران تبعات هزینههای خسارت وارد شده باشند. در نظر بگیرید که این تبعات میتواند عواقب فرهنگی و اجتماعی هم برای جامعه داشته باشد.
عدم استفاده از بیمه بدنه چه لایههایی از جامعه را بیشتر دربرمیگیرد؟ و چرا استفاده از بیمهی بدنه رواج کمتری در کشور ما داشته است؟
همینجا بگویم که چون ما شاهد الگوهای قدیمی قیمتگذاری سنتی بین شرکتهای بیمه هستیم، برخی از برندهای خودرو قابلیت استفاده از بیمهی بدنه را ندارند. شرکتهای بیمه چون نتوانستند ضریب خسارت برخی از خودرو ها را مشخص کنند، در عمل از شمول خودرو های مشمول بیمهی بدنه حذفشان کردند. این یعنی پاک کردن صورت مسئله بهجای حل مسئله. این مسئله باعث عدم دسترسپذیری برخی از شهروندان به خدمات بیمهی بدنه میشود که حاکم بودن رویکرد سنتی در صنعت بیمه موجب آن شده است. اما موضوع دیگری که باعث عدم استفاده از بیمه بدنه میشود به تصور کاربران بیمه برمیگردد. عموم کاربران بیمه فکر میکنند که هزینهی بیمه بدنه بسیار بیشتر از بیمهی شخص ثالث است و از خرید بیمهی بدنه خودداری میکنند. این در حالی است که میانگین سبد هزینهی بیمهی شخص ثالث در ایران به طور میانگین در حدود 3.5 تا 4 میلیون تومان است اما این عدد برای بیمهی بدنه حدود دو میلیون تومان برای خودروهای متعارف است. این یعنی ذهنیت اشتباه آدمها که همواره فکر میکنند باید از بیمهی بدنه به واسطهی هزینه بالای آن دوری کنند و سراغش نروند. پس عدم آگاهی عمومی نسبت به ماهیت و کارکرد این بیمهها دلیل دیگری در عدم استفاده از آنهاست. سوی دیگر ماجرا سهم قانونگذاری بیمهی بدنه است. شرکتهای بیمه بدون تحلیل درست از مخاطبان، تخفیفها و قیمتهای متفاوتی را عرضه میکنند که لزوما در راستای توسعهی این صنعت نیست. عدد نهایی حق بیمه را هم فقط طبق ارزش خودرو محاسبه و طبقهبندی میکنند و شاخص دیگری برای محاسبهی رفتار کاربر و ریسک هر کاربر بیمه ندارند. مطابق الگوهای جهانی مثلا در امریکا و کانادا قیمتگذاری بر اساس سوابق، جرایم رانندگی و رفتار حاصل از تحلیل نوع رانندگی افراد که از نصب جی.پی.اس به دست میآید، صورت میگیرد. اما اینجا فقط نوع و ارزش خودرو ملاک قرار میگیرد. تخفیفات بیپایه و اساس برای افراد بدون در نظر گرفتن شاخصهای معنادار و شفاف که متضمن عدالت رفتاری کاربران باشد، مزید بر علت شده تا استفاده از بیمهی بدنه رواج کمتری در کشور ما داشته باشد.
شاید برخی افراد هم با توجه به اطمینانی که نسبت به رانندگی خود دارند، ریسک میکنند و بیمهی بدنه نمیکنند.
اینجا یک مقوله هم بحث خودروی متعارف و نامتعارف است. طبق قانون، بیمهی شخص ثالث حتی در بالاترین سطح پرداختی بیمه، طبق تعریف خودش از خودروِ متعارف، خسارت پرداخت میکند. مثلا اگر طبق تعریف یک خودروی نامتعارف سوار شده باشید و خسارتی حدود 100 میلیون تومان با توجه به ارزش خودروی خود ببینید، براین اساس که خودروی شما متعارف نیست یک عدد مثلا 15 الی 20 میلیون تومانی خسارت دریافت میکنید که مطابق با تعریف بیمه، معادل با خسارت یک خودرو متعارف است. این یعنی عملا رقم دریافتی از بیمه برای شما در صورت خسارت دیدن منطقی و کاربردی نیست. در این صورت شما برای جبران خسارت خود در حادثهای که شخص ثالث هستید، ناگزیرید که بیمه بدنه داشته باشید. خیلی از افراد از این موضوع خبر ندارند و در زمان خسارت دیدن از آن آگاه میشوند. قیمت خودروی متعارف نصف دیه است. این محاسبهی مبتنی بر تعیین قیمت بر اساس ارزش شتر بر اساس روش ارزشگذاری اساسا سنتی است که اصلا با مقولهای مانند ارزش و قیمتگذاری خودرو همسو نیست.
به نظرتان اجباری نبودن بیمهی بدنه یک فرصت است یا یک تهدید؟
در مقولهی بیمهی شخص ثالث شاهد قانونی هستیم که منافع فرد دیگری را در نظر میگیرد که دچار خسارت شده است. یعنی بین دو شخص اول و دوم که بیمهکننده و خریدار بیمه هستند توافق میشود که حقوق آسیبدیده از یک بحران یا تصادف تضمین شود. با این مقدمه اجباری بودن این بیمه معنادار و درست به نظر میرسد، چرا که نباید فردی به دلیل عدم استقبال ما از خرید بیمه و عدم توانایی پرداخت هزینههای ایجاد شده از حوادث، دچار خسران و آسیب شود. این امر در راستای حفظ حقوق و دفاع از منافع آن شخص ثالث در حادثه است و به واسطهی آن، مشکلات زیادی از باب هزینه و آسیبها مدیریت میشود. این اجباری بودن معنادار و عادلانه است و با الگوی کشورهای دیگر در اروپا، آمریکا و کانادا یکسان است. اما در بیمهی بدنه که یک بیمهی اختیاری است و زیان ناشی از حادثه توسط خود فرد باید جبران شود، اجبار و دستوری کردن آن جوابگو نخواهد بود. اما میتوان با تعریف مشوقهای متعدد استفاده از این بیمه را گسترش داد. مدیریت رفتار کاربر باید از طریق مشوقها و توسعهی دانش عمومی و آگاهی بخشی در این حوزه صورت بگیرد.
در غیاب این آگاهی عمومی نقش پلتفرمهایی همچون ازکی را که به عنوان یک تسهیلگر و واسطه در صنعت بیمه فعالیت میکنند برای توسعهی صنعت بیمه چطور ارزیابی میکنید؟
صنعت بیمه در کشور ما دارای محدودیتهای زیرساختی زیادی است. نقش ازکی و بازیگران شبیه آن در اینجا توسعهی همین مفاهیم زیرساختی و امکان دسترس پذیرتر شدن آنهاست. برای مثال شما اگر در سیستان یا یک روستا و شهر کوچک باشید، میزان دسترسی شما به تنوع بیمهها و مقایسه و خرید از آنها به علت عدم وجود نمایندگی همهی بیمههای موجود در محل سکونتتان ممکن نیست و شما در نهایت از بین چند شرکت محدود قدرت انتخاب و خرید خدمات دارید. اما با وجود ازکی شما میتوانید در هر نقطهای از کشور که ساکن هستید از تنوع شرکتهای بیمهکننده و مقایسهی آنلاین آنها با هم استفاده کنید و انتخاب کنید که چه نوع بیمهای را در نهایت خریداری کنید. ازکی سهم بزرگی در برداشتن محدودیتهایی مانند عدم نیاز به مراجعه برای بازدید بیمهی بدنه خودرو و دسترسی به تمامی بیمهکنندگان دارد. مقولهی خسارت آنلاین در ازکی کمک میکند که کاربران زودتر به نیاز خودشان در باب خسارتی که دیدهاند برسند و این یعنی دسترسپذیرتر کردن خدمات بیمهای. اما سوی دیگر ماجرا نقش ازکی در ارتقای و توسعهی آگاهی مردم و کاربران در دنیای بیمه است. ازکی تلاش دارد تا اطلاعات عمومی افراد در این زمینه را توسعه دهد. مواردی مثل توسعهی دانش عمومی در راستای استفاده از بیمه بدنه، و آگاهسازی نسبت به هزینههای ناچیز آن در قبال فواید آن، از جمله تلاشهای ازکی برای توسعهی صنعت بیمه است. یک امتیاز و امکان دیگر هم فرصت خرید و استفاده از شرایط اقساطی است که ازکی برای کاربرانش ایجاد کرده است که با توجه شرایط جامعهی ما میتواند برای کاربران حوزهی بیمه بسیار کاربردی باشد.